هنر مينا كاري، هنري است مبني بر نقاشي و تزيين سطح بدنه هاي فلزي و به ندرت سراميكي كه با لايه اي با همين نام پوشيده مي شود. در واقع مينا لعابي است شفاف و شيشه اي كه از ممزوج شدن لعاب هاي شيشهاي و اكسيدهاي فلزي به دست مي آيد و با پخت در كوره مانند شيشه سخت مي گردد. زير ساخت بدنه هاي ميناكاري شده مس و گاهي نيز برنج مي باشند، البته براي ساخت زيور آلات و قطعات تزييني علاوه بر مس از طلا و نقره نيز استفاده مي شود.
نزدیکترین معنای لغوی برای مینا به معنی آسمان آبی است.
مینا کاری هنری است که طرحهای متفاوتی که معمولاً با قلم سفید است بر روی ظروف مسی، نقرهای و طلایی نقش میشود. رنگ زمینهی زیر نقوش معمولاً به رنگهای آبی، سبز و گاهی قرمز میباشد که اگر به چشم هنر به داخل ظروف منقوش مینا بنگریم یادآور پهنای زیبای آبی آسمان باشد. شاید به همین خاطر است که اسم این هنر را مینا کاری نامیدهاند.
گفتنی است، میناکاری یا میناسازی هنری است که سابقهای در حدود پنج هزار سال دارد و از صنایع دستی محسوب میشود. اوج هنری این هنر در دوره سلجوقیان بوده که تهیه ظروف برنجی و میناکاری مرسومیت داشته است و این آثار به کشورهای همسایه نیز فرستاده میشده است. یکی از نمونههای ارزشمند این دوره «سینی آلب ارسلان» است که میناکاری بر روی نقره است و در موزه صنایع ظریفه بوستون نگهداری میشود. این اثر توسط استادی به نام «حسن الکاشانی» ساخته شده و نامش با خط کوفی بر روی آن حک شدهاست.
بشقابهای ساسانی که در ارمنستان کشف شده در موزه هنرهای اسلامی برلین و در موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری میشوند، نمونههای از آثار باستانی میناکاری ایرانی میباشند. همچنین در موزه آرمیتاژ سن پترزبورگ و موزههای انگلستان و فرانسه نیز آثار دیگری از میناکاری ایرانی موجود میباشد.
انواع میناکاری
مینا به لحاظ روش تولید به دو دسته تقسیم میشود:
۱ مینای خانهبندی
۲ مینای نقاشی
مینای خانهبندی:
مینای خانهبندی شیوهای قدیمی است که به «مینای سیمی» نیز معروف است از مفتولهای بسیار نازک استفاده میشود. مفتولها را به شکل دلخواه درمیآورند و با چسب روی قطعه کار قرار داده با یک لعاب شیشهای روی آن را میپوشانند. سپس آن را در داخل کورهای با حدود ۱۰۰۰ درجه حرارت قرار میدهند و مفتولها به قطعه کار جوش میخورند. در مرحله بعد رنگهای مخصوص میناکاری را که به شکل پودر میباشند را بر روی سطح کار پر میکنند. بعد از آنکه سطح کار یکسان و هموار شد آن را به مدت ۳ دقیقه در داخل کورهای با حرارتی حدود ۱۰۰۰ درجه قرار میدهند. مفتولهای با برنجی بعد از قرار گرفتن در کوره سیاه میشوند و باید با اسید کاری رنگشان به حالت نخستین بازگردد. مینای خانه بندی در اصفهان و تهران رایج بوده ولی درحال حاضر تنها کارگاه آموزشی مینای خانه بندی در پژوهشکده میراث فرهنگی است که این هنر را آموزش میدهد. «مینای سیاه» یک گونه از «مینای خانهبندی» به شمار میآید که به «مینای صائبین» نیز معروف است. این شیوه میناکاری بهطور عمده در جنوب کشور و به ویژه در اهواز انجام میشود.
مینای نقاشی:
روشی که امروزه در اصفهان مرسوم است به این صورت که نقشهای مینا بر روی لعابی شفاف شکل میگیرد. بدین منظور و برای میناکاری، ابتدا استادی مسگر یا دواتگر میبایست که شی مربوطه را براساس طرح مورد نظر بسازد و سپس استادی میناکار روی آن را لعاب سفید رنگ بدهد. مرحله لعاب دهی سه یا چهار بار انجام میگیرد و هر بار نیز همراه با قرار گرفتن در کوره با ۷۰۰ درجه گرما هست تا رنگ لعاب ثابت شود. سپس نقاشی روی این جسم سفید رنگ انجام میشود و دوباره شی به کوره میرود تا در درجهای در حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ درجه پخته شده و رنگها به شکل دلخواه در آیند. هم اکنون از رنگهای شیمیایی در نقاشی شی استفاده میگردد حال آنکه در گذشته رنگهای بکار گرفته شده گیاهی یا معدنی بودند. شفافیت مینا نیز از وجود اکسید قلع بدست میآید؛ ولی در مینای منقوش که در زمان قدیم معمول بود و امروزه استاد علیرضا پروازی در میناکاری به کار میبندد ابتدا ماده لعابین را که از سیلیس و زنگارهای فلزات بدست میآید به صورت گرد درآورده و با قلع کدر میکنند آنگاه حرارت میدهند تا مینای کدر به فلز جوش داده میشود و آنگاه بر این زمینه طرح مورد نظر به رنگهای آبگینهای رسم و سپس ذوب میشود.
رنگهای معدنی که در نقاشی و میناکاری به کار میرفتند.
رنگهای فلزی که روی شی کار میشود.
ابزار کار
ابزارهای مورد نیاز برای ساخت ظروف مینا:
ورقه (طلا، نقره، مس، ورشو، آهن و برنج) به جهت چکش خواری بیشتر واکسید نشدن در دمای ذوب مینا بیشتر از طلای ناب استفاده میشد.
هاون
ماده آبگینهای مینا
کاغذ کپی
چکش
سندان
گیره
اره کمانی و اره فلز بر
قیچی فلز بر
قلم مو
رنگ (گیاهی، معدنی یا فلزی) که در مینای اصیل میناهای رنگین پودر شده که دمای ذوب نسبتاً پایینی از مینای زیرین دارند.
کوره
سیلیس، کربنات، سدیم، پتاسیم، آهک و قلع و سرب نیز از مواد شیمیایی مورد نیاز میباشند.
رنگها از ترکیب مواد شیمیایی متفاوتی بدست میآیند به این ترتیب که رنگ زرد از ترکیب آهن، اکسید کروم و قلع و رنگ قرمز با اضافه کردن براکس به کربنات سدیم و ترکیبات طلا و همچنین رنگ سبز از ترکیب کردن کرومات سرب با مس بدست میآید.
https://www.givehzanjan.ir/wp-content/uploads/2018/10/images-20.jpeg225225احمد مقدم فضلیhttps://www.givehzanjan.ir/wp-content/uploads/2020/11/e729808c-888c-4c42-915b-1349fc73dc26_burned-300x117.pngاحمد مقدم فضلی2018-11-30 15:35:292018-11-30 15:35:29هنر مینا کاری، هنری است که باید بیشتر بدانیم
هنر فرش و فرشبافی در ايران و تجليل آن، به سان عالي ترين بافته هاي گستردني، هم چنان بر قرار مانده است. در اين عرصه، ايران را رقيبي نبوده است. درست است كه سفالهاي لعابدار ايراني از حيث ويژگيهايش دستكم از فرش ايراني ندارد، اما ناگزير از رقابت با فراورده هاي چيني است.
محبوبیت فرش ایرانی
یکی از دلایل اصلی که فرش ایرانی در جهان بیشتر مورد توجه قرار گرفته است و مشتری بیشتری دارد این است که نسبت به فرش تولیدی سایر کشورها تنوع رنگ بیشتری دارد، کیفیت مواد و مصالح به کار رفته در آن مرغوب تر و بهتر است، هنر و ظرافت خاصی در آن به کار گرفته شده و رنگ ها زنده و طبیعی به نظر می رسند، نقش و نگارهای آن جذاب است و گیرایی خاصی دارد که برای بیننده و خریدار چشم نواز است. همه این موارد در این امر موثر بوده و باعث شده فرش ایرانی معروفیت و محبوبیت خاص خود را داشته باشد.
پیشینه فرش ایرانی
کارشناسان فرش معتقدند که قالی و قالیبافی و بافت انواع فرش خواستگاه و محل پیدایش آن آسیا است. پژوهشگران می گویند که ایران، ترکستان و قفقاز مهد اولیهٔ هنر قالی بافی هستند. از نوشته های برخی از متون چنین برداشت می شود که هنر قالیبافی خیلی پیش از میلاد مسیح وجود داشته است. شاعر و حماسه سرای معروف یونانی در قرن هفتم پیش از میلاد، تختی را یاد می کند که قالی ارغوانی رنگ آن را پوشانده است. همچنین سایر مورخان و شاعران و نویسندگان هم در نوشته هایشان این نکته را ذکر کرده اند که ایرانیان عادتشان این است روی فرش های بسیار نرم و لطیف استراحت می کنند. یک بررسی ساده به ما نشان می دهد که علاوه بر کشورمان، در کشورهایی مثل ترکیه، اسپانیا، ترکمنستان، افغانستان، قفقاز، پاکستان، هند، مصر، چین، و حتی کشورهای رومانی و شبه جزیرهٔ بالکان نیز صنعت فرش و هنر قالی بافی رواج داشته و آن ها هم در این زمینه فعالیت داشته اند.
اما در نهایت این هنر خاص ایرانیان بوده و ایرانیان اولین مردمی بودند که به قالی بافی و فرش روی آوردند و در این مورد هنرشان شهره جهان است. براساس بررسی های انجام شده اولین فرش موجود در دنیا قالیچهٔ ایرانی پازیریک است. این فرش در سال ۱۹۴۹ م. بوسیله گروهی از باستانشناسان روس در حفاریهایی در منطقهٔ آلتای سیبریجنوبی در دره ای به همین نام یعنی پازیریک کشف شد.
تاریخچه فرش به هزاره پنجم و ششمپ.م در آسیای میانه می رسد. فرش ایرانی پازیریک را نخستین و کهن ترین فرش دستباف جهان دانسته اند. که بافت آن را به دوران هخامنشیان نسبت می دهند. در کاخ تیسفون یک قالی خیلی معروفی به نام بهارستان وجود دارد که شکوه و زیبایی بسیاری دارد و در ادبیات اسلامی هم مورد توجه قرار گرفته و بازتاب گسترده ای دارد. به دلیل زیبایی ها و هنر و دقت و ظرافتی که در بافت قالی و فرش وجود دارد این هنر همیشه مورد توجه بوده که امروزه به جنبهٔ تزئینی آن بیشتر توجه میشود.
طرح هــای قالی ایران
طرحهای آثار باستانی و ابنیه اسلامی
این گروه شامل تمام طرحهایی است که از نقوش و اشکال تزیینی بناها،عمارات و کاشیکاریهای آنها گرفته شده. طراحان فرش در برخی از طرحهای اصلی نقوش این بناها بنابر سلیقه خود تغییراتی را انجام داده اما ساختار و تشابه اصلی طرح فرش با طرح اصلی بنا کاملاً حفظ گردیدهاست. معروفترین طرحهای این گروه عبارتند از: گنبد مسجد شیخ لطفالله اصفهان، مسجد امام اصفهان، تخت جمشید شیراز، طاق بستان، مسجد جامع اصفهان و غیره
طرحهای شاه عباسی
اساس تمامی طرحهای شاه عباسی بر مبنای کاربرد گل معروف شاه عباسی در این طرح است. گلهای شاه عباسی به همراه بندهای ختایی و گاه تلفیقی با اسلیمیها، انواع مختلفی از نقوش فرش را ایجاد میکنند. انواع طرحهای این گروه عبارتند از: شاه عباسی لچک ترنج، شاه عباسی افشان، شاه عباسی درختی، شاه عباسی شیخ صفی، شاه عباسی جانوری، شاه عباسی هفت رنگ و…
طرحهای اسلیمی
فرم اصلی این طرحها بر پایه گردش منظم و نقوش اسلیمی است. طرحهای اسلیمی دارای انواع و اشکال مختلفی است که خود مورد طبقه بندی قرار میگیرد. از معروفترین آن میتوان به اسلیمی دهان اژدها اشاره کرد. انواع دیگر عبارتند از:اسلیمی بندی، اسلیمی افشان، اسلیمی کهکشانی، اسلیمی لچک و ترنج و…
اسلیمی انواع بسیار زیاد دارد و معمولاً در بیشتر قالبها این طرح تکرار میگردد، اما در بعضی فرشها این طرح مسلط است. معروفترین اسلیمیها، اسلیمی دهن اژدر است.
طرحهای اقتباسی
اغلب طرحهای این گروه شباهت زیادی به طرحهای فرش مناطق مرزی ایران و کشورهای همسایه دارد، ایرانیان با استفاده از هوش و ذکاوت خود تغییراتی در آن به وجود آوردهاند. به همین دلیل به طرحهای اقتباسی معروفاند. مانند طرحهای معروف به قفقازی، طرحهای اقتباسی گوبلنی.
طرحهای افشان
اشکال و اجزا تشکیل دهنده بیشتر طرحها به صورت پیوسته و بدون انقطاع ترسیم میشود در حالی که در طرح افشان اجزاء تشکیل دهنده طرح به صورت پراکنده و جدا از هم ولی با فاصله منظم از یکدیگر طراحی میگردند. در این طرح همهٔ بند و گل و برگها در متن فرش به صورت افشان و پراکنده بوده و هیچکدام از گل و برگها دارای قرینه نمیباشند. معروفترین این طرحها عبارتند از: افشان دست گل، افشان شاخه پیچ، افشان اسلیمی، افشان شاه عباسی و گلفرنگ.
طرحهای واگیرهای (بندی)
هنگامی که جزء کوچکی از طرح در متن فرش در جهات طولی و عرضی تکرار شده و به وسیلهٔ گیره به یکدیگر متصل شوند، به طرح بندی نامیده میگردد. معروفترین طرحها عبارتند از:: بندی اسلیمی، بندی خشتی، بندی ترنج دار، بندی شیر و شکری، بندی شاخه گوزنی، بندی دسته گلی، بندی میناخانی یا ورامین
طرحهای بتهای (بته جقه)
از طرحهای معروف و موفق در طرح قالی، که علاوه بر ایران در هندوستان نیز رواج دارد. اندازهٔ بتهها متفاوت است. گاه آنچنان بزرگ است که چند بته برای کل فرش کافی است ولی در بیشتر موارد بتهها با اندازههای کوچک در ردیفهای موازی در متن فرش یا در حاشیهٔ قالی دیده میشوند. گاهی به سبک شکسته و گاهی به سبک منحنی ترسیم میگردند. این طرحها رد فرش همدان، سنندج، کاشان ،سرآبند و قم دیده میشوند. معروفترین طرحهای بتهای عبارتند از: بته جقه یا مادر بچه، بته ترمه، بته سرآبندی، بته افشار، بته قلمکار اصفهان، بته کردستانی یا هشت پر، بته خراسان و بته میری
طرح درختی
اشکال درختان و شاخ و برگ و بوتهها، عناصر اصلی این طرح هستند. گاه در میان شاخ و برگ درختان، حضور پرندگان، و در پایین طرح حیوانات وحشی در حال چرا و استراحت دیده میشود. به اینگونه طرحها، طرح درختی حیوان دار گویند. اگر در طرح، شکارچیان در حال صید باشند به طرح درختی شکارگاه مرسوم میگردد. اگر میانهٔ فرش دارای برکهٔ آب با رنگ فیروزهای باشد، طرح را درختی سبزی کاری یا آبنما گوییم. این طرح در بین بافندگان کاشان، اصفهان، تبریز، قم و تهران طرفدار داشته. حال آنکه تصویر درخت را بسیاری از کشورهای اروپایی به فال نیک میگیرند و آن را نشانهٔ تداوم عمر و خوشبختی و سعادت میدانند. به صورت درختی ترنجدار نیز وجود دارد.
طرحهای ترکمن
طرحهای ترکمن در گروه نقوش هندسی قرار دارند و به صورت ذهنی بافته میشوند. معروفترین طرحهای ترکمن در ایران عبارتند از غزال گز، قاشقی، آخال، چهار فصلو یموت.
طرحهای شکارگاهی
بنیاد اصلی این طرحها نمایش صحنههای شکار و شکارگاه است. به نحوی که در قسمتهای مختلف طرح یک سوار کار با وسیلهای همانند تیر و کمان یا نیزه مشغول شکار آهو یا سایر جانوران است.
این فرش کاملاً ذهنی بافته شدهاست اما به نظر میرسد که بافنده میخواسته طرح شکار گاهی را در طرح فرش پیاده کند.
طرحهای گل فرنگ
کلیه طرحهای این گروه بر مبنای گلهای رنگارنگ چند پر، گلدانهای فرنگی و گلهای طبیعی به ویژه گل رز با رنگهای بسیار روشن نظیر زرد، آبی و سرخ میباشد. انواع طرحهای گل فرنگ عبارتند از: گل فرنگ بیجار، گل فرنگ دسته گلی، گل فرنگ دسته گلی، گل فرنگ گل و بلبل، لچک و ترنج گل فرنگ، افشان گل فرنگ گلفرنگ مستوفی و …
طرحهای قابی (خشتی)
متن فرش با اشکال هندسی، مربع و لوزی، شبکه بندی میشود؛ و در داخل هر یک از این خانهها نقش مایههایی از قبیل گلدان گل، بته، شاخهٔ گل، درختانی مانند سرو و بید، پرندگان و … بهطور مجرد ترسیم میگردند. هر خانه از لحاظ شکل و محتوا از خانهٔ مجاور متمایز است، این طرحها را قاب قابی یا قاب خشتی مینامند. در این طرح متن قالی دارای چند ضلعیهای منظم و غیر منظم میباشند. از معروفترین طرحهای آن میتوان به قاب قرآنی، قاب بختیاری، قاب تصویری، قاب اسلیمی و … اشاره کرد
طرحهای گلدانی
طرحی زیبا و دلپسند، شکل گلدانی مزین به شاخههای گل، عنصر اصلی و غالب طرح است. اندازههای گاهی بزرگ و واحد گاهی کوچک با ردیفهایی موازی تمامی فرش را پوشش میدهد. گروههای فرعی عبارتند از: گلدانی محرابی، گلدانی ظل السلطان (گل و بلبل)، گلدان حاج خانومی، گلدانی ستونی و گلدان تکراری. این طرح در بین بافندگان شهرهای قم، تبریز، کاشان، آباده و کردستان مورد توجه است.
طرح ماهی درهم
طرحی اصیل؛ زیبا و کنایه دار. درون مایه تشکیل دهندهٔ آن نقش ماهی را به یاد میآورد. طرحی سرچشمه گرفته از شرق ایران که به مرور گسترش یافته و در خراسان، کردستان و اراک مورد توجه است. گروههای فرعی عبارتند از: ماهی هراتی، ماهی فراهان، ماهی زنبوری، ماهی کردستان و زیره ماهی.
طرحهای محرابی
طرح اصلی در این گروه بر مبنای محراب است. مکانی که در مساجد، مکان نمازگزاردن امام جماعت است. در این طرحها معمولاً محراب را با تزییناتی از قبیل قندیل، گلدان و حتی درختچههای کوچک میپوشانند و گاه دو طرف محراب را با ستونهای بزرگی که سقف محراب بر روی آن قرار دارد نشان میدهند. انواع طرحهای این گروه عبارتند از: محرابی قندیلی، محرابی گلدانی و محرابی درختی.
طرحهای محرمات
در این طرح تمامی متن فرش از جهت طولی به ردیفهای موازی تقسیم گشته و داخل این ردیفها با نگارههایی همچون بته جقه، انواع اسلیمی یا ختایی و گل و برگهای دیگر تقسیم میگردد. در واقع متن فرش به صورت راه راه میباشد .محرمات بته جقهای معروفترین طرح این گروه است.
طرحهای هندسی
کلیه نقوش از اشکال هندسی است و با استفاده از خطهای زاویه دار ساخته میشوند. مانند: هندسی کف ساده، هندسی جوشقان، هندسی خاتم شیراز، هندسی لچک و ترنج و هندسی قابی.
طرحهای ایلی و عشایری
این طرحها عموماً توسط عشایر ایران بافته میشوند و اغلب نگارهها و تزیینات طرح برگرفته از ذهن قالیبافان است. قرینگی در طرح معنایی ندارد. سادگی و عدم قرینه کاری نقوش از عوامل اصلی زیبایی طرحهای این گروه است.
طرحهای تلفیقی
این طرحها به مرور زمان و با ادغام شدن طرحهای مختلف به وجود آمده. برخی از طرحهای تلفیقی به جهت تلفیق زیبا و صحیح نقوش مختلف از جذابیت بالایی برخوردارند. برخی دیگر ناشی از تلفیق نابهنجار چند طرح میباشند. گونههای مختلفی از طرحهای تلفیقی را میتوان نام برد مانند لچک و ترنج تلفیقی، تلفیقی دسته گلی، تلفیقی گل فرنگ، تلفیقی هندسی و…
فرش کرمانشاهی با طرح درختی
همچنین به نقل از دکتر پرهام در زمانی که پژوهش در خصوص نمادپردازی مغرب زمین، جایگزین اندیشههای رمزی، نمادی و اساطیری مشرق زمین گردیده، نمادهای شرقی به قیاس با مفاهیم نمادی غربی سنجیده شدند. بدین ترتیب نقش مایه بید مجنون نقش مایهای مالامال از غم و اندوه نام گرفت. فرشهایی با چنین نقش مایه فرش عزا و نقش بید مجنون بید گریان در نزد غریبان، تلقی گردید. در همین زمان بود که نگارههای سه گوش سر و گردن تجرید یافته جانوران کلید یونانی و قلاب و نقش مایه چهار بازویی میانه ترنجهای قالیهای فارسی خرچنگ و رتیل نام گرفت.
https://www.givehzanjan.ir/wp-content/uploads/2018/10/139411081751501066990464-2.jpg399798احمد مقدم فضلیhttps://www.givehzanjan.ir/wp-content/uploads/2020/11/e729808c-888c-4c42-915b-1349fc73dc26_burned-300x117.pngاحمد مقدم فضلی2018-10-19 16:09:132018-10-19 16:09:13هنر فرش و فرشبافی در ایران
هنر معرقکاری در معنای کلام « اصولا هر چیز رگه دار را گویند» ولی مفهوم آن در این نوع بخصوص هنر ایجاد نقش ها و طرحهای زیبایی است که از دوربری و تلفیق چوب های رنگی روی زمینه ای از چوب یا پلی استر سیاه شکل می گیرد.
در تعریف دیگری از معرق :
هنر معرق كاري چوب از جمله صنایعی است که با تلفیق هنر و تكنيك ( فن برشكاري، انتخاب چوب و رنگ كاري) ایجاد میشود. منابع مختلف، معرق چوب را در ايران، هنری جوان و جديد دانسته و قدمتي ۹۰ ساله برای آن تعیین می نمایند.
در معرق برجسته نقش و طرح مورد نظر را بالاتر از سطح چوب قرار مي دهند و سپس اطراف آن را تزئين مي كنند ولي در معرق تخت يا صاف ابتدا نقش و طرح مورد نظر را بر روي سطح قرار مي دهند و داخل طرح را خالي مي كنند و سپس نقش ايجاد شده را با چوب هاي رنگي و يا صدف مي پو شانند. در معرق چوب از چوب هاي مختلف ، استخوان عاج ، صدف، خاتم و … استفاده ميشود و در غايت تصويري كه داراي رنگ طبيعي مي باشد به دست مي آيد و در بعضي موارد نقشهايي طبيعي از رگه هاي طبيعي چوب به وجود مي آيد. .
از کاوشهای باستان شناسی از منطقه «شهر سوخته» شانه ای چوبی به دست آمده، که با استفاده از دو نوع چوب مختلف به اشکال گوناگون بریده شده و بوسیله نوعی صمغ درخت به هم متصل شده اند. بنابراین می توان قدمتی ۴۰۰۰ ساله برای آن در نظر گرفت. این هنر در كشورهايي چون چين ، هند و …، به صورت هاي مختلف وجود داشته است .
دو نكته اساسي در معرق چوب وجود دارد؛ اول انتخاب چوب مي باشد كه بايد خصوصیاتی نظير رنگ، نقوش پيچ خوردگيها، گرهها و غدد (لوپ و بروسن) را در نظر داشت. چوبها داراي رنگ هاي متفاوت مي باشند مثل: گردو كه قهوه اي روشن و تيره مي باشد يا توت كه زرد و عناب كه قرمز مي باشد. بعضي چوبها مانند عناب دو رنگ مي باشند و چوبهایی كه بيرون آنها رنگ روشن تر و درون آنها رنگ تيره تري دارد، مقاومت بيشتري داشته و سخت تر از چوبهاي روشن برش مي خورد. دوم برش چوب ها ميباشد كه بايد به تناسب تابلو از تيغ اره هاي مناسب استفاد شود و درزها به هم چفت شوند.
معرق چوب بر اساس زمینه نیز بر دو نوع تقسیم می شود :
۱- معرق زمينه چوب
۲- معرق زمينه رنگ
معرق زمينه چوب خود بر ۴ نوع مي باشد:
الف- زمينه پازلي
ب- زمينه پاركتي
ج- زمينه آجري
د- معرق روكشي.
معرق زمينه رنگي كه زمينه آن به رنگ هاي مختلف مي تواند باشد ولي معمولا زمينه مشكي مي باشد اگر معرق آميخته به خاتم شود به آن معرق خاتم مي گويند و در صورتي كه منبت به كار رود به آن منبت معرق مي گويند.
تاریخ پیدایش معرق کاری:
تاریخ پیدایش هنر معرق کاری به درستی مشخص نیست. ولی از تطبیق هنرمنبت (معرق کاری) و کاشی کاری میتوان رابطه این دو هنر را دریافت.
یکی از وجه تشابهات هنر کاشی کاری و معرق کاری روی چوب، شیوه ی عمل آنهاست که در هر دو از ترکیب قطعات رنگی جنس مورد نظر شکل می گیرد.
سابقه معرق کاری و آموزش آن در اداره کل هنرهای سنتی به سال ۱۳۰۹ هجری شمسی بر می گردد. در آن سال به پایمردی استاد حسین طاهرزاده بهزاد، گروهی از هنرمندان نام آور هنرهای سنتی از سراسر کشور گرد هم آمدند و مدرسه صنایع مستظرفه را بنیان گذاشتند.
این موسسه از دیرباز تا به امروز با عنوان های گوناگونی مانند مدرسه صنایع قدیمه، هنرستان هنرهای ملی، اداره هنرهای ملی و اسامی دیگری مطرح بوده است.
در سال ۱۳۶۰ به استناد موافقیت نامه معاونت فرهنگی وقت، واحد آموزش مستقلی برای تعلیم هنرجوهای سنتی آغاز به کار کرد و سرانجام در سال ۱۳۶۲ با تاسیس اداره کل آموزش برای عموم مشتاقان به فراگیری هنرهای سنتی، سرآغازی نوین برای تداوم این هنر شد که در کنار آن میتوان از نام استاد سید کمال میر طبیبی نام برد که به آموزش منبت و معرق می پرداختند.
منبت و معرق طی سالیان زیادی که از عمرش گذشته است، مدیون افراد زیادی است که از بین تعداد بیشماری افراد میتوان به نام های پرویز زابلی، عباس شهمیرزادی، علی و خلیل امامی و احمد رعنا اشاره داشت.
این هنر در آغاز برای تزیین میز و بوفه و تکیه گاه صندلی به کار برده می شد. تنها نقش های اسلیمی با پنج رنگ محدود چوب های آبنوس، فوفل، گلابی، سنجد و توت مورد استفاده قرار می گرفت.
چوب آبنوس
نمونه ای از چوب آبنوس
چوب درخت توت
نمونه ای از چوب توت
چوب درخت گلابی
نمونه ای از چوب گلابی
در دوران قدیم شیوه ی اجرای معرق با شیوهی اجرای امروز بسیار متفاوت بود و به نوعی شیوهی معرق هندی بود. این شیوه به این صورت بود که هنرمندان صنایع دستی معرق کاری ابتدا بوسیله ی کارد مخصوص منبت، محل قرار گرفتن نقش ها روی شی مورد نظر را مطابق طرح می کندند و سپس نقش ها را از چوب های رنگی به وسیلهی مته ای که اختصاص به تعمیر چینی داشت و سوهان های مخصوص و اره ای به نام چِکی، دوربُری می کردند و در محل مقرر قرار می دادند.
این شیوه تا آنجا ادامه یافت که بالاخره احمد رعنا با اثر ابداعی خود به نام شکارگاه، معرق را از حالت مسطح خارج کرد، و به صورت نیمه برجسته مطرح نمود که همین شیوه تا امروز با نام منبت معرق متداول است.
چاقو، مشهورترین صنایع دستی و سوغات زنجان می باشد که به صورت دستساز از ابتدا در زنجان و آلمان تولید میشده است”، این را رئییس اتحادیه چاقوسازان زنجان میگوید.
چاقوهای زنجان به تیزی و خوش تراشی بسیار زیادشان شهرهاند و دلیل این کیفیت بالا نیز مشخص است. برای درست کردنشان از دستههاینشکن، نسوز و تیغه هایضد زنگ استفاده میشود و معروف است که آشپزخانهای که در آن چاقوی زنجان باشد، یکی از کاملترین هاست.
حال شمایی که میخواهید چاقوی زنجان را بخرید چطور بفهمید اصل است یا نه؟ دسته و تیغههایی که در چاقوی زنجان و برای مصرف آشپزخانه استفاده میشوند یک تکه هستند اما چاقوهای کارخانهای که امروزه در سوییس، نروژ، ترکیه و سوئد تولید میشوند دستههایی دارند که به صورت جداگانه ساخته میشوند. علاوه بر چاقو، قندشکن، قیچی، دشنه و قداره نیز جزو سوغات زنجانند که میتوان آنها را از بازار سنتی زنجان که طولانی ترین بازار سرپوشیده ایران است و در خیابان انقلاب واقع شده، خرید.
قدمت چاقوی زنجان
در ایران سابقه صنعت چاقوسازی را در زمانهایی باید جستجو کرد که داشتن سلاحی سرد از ضروریات زندگی هر فرد به شمار میرفت. قدمت ساخت چاقو در زنجان به دوره هخامنشیان باز میگردد. در زنجان معدنی به نام نمک چهرآباد پیدا شد و مردان نمکی در آن کشف شدند که همه آنها داس و ابزار جنگی انسانهای اولیه را به کمر داشتند و همین موضوع تاریخچه این ابزار در زنجان را به ششهزار سال عقب برد. در زنجان بیش از ۲۰۰ مدل چاقو پیدا میشود و در این میان چاقوهای آشپزخانه برای خودشان دنیایی دارند، متفاوت از سایر چاقوها.
هنر چاقوسازی در زنجان بطور قطع ماحصل عواملی چون موقعیت جغرافیایی و نقش زنجان در جنگهای مختلف تاریخی (قبل از اسلام و بعد از اسلام ) ، موقعیت سوقالجیشی استان نسبت به استانهای همجوار، قرار گرفتن بر سر تمدنهای شرقی، غربی و نزدیکی به فلات مرکزی، وجود و فراهم بودن مواد اولیه و معادن غنی آهن و مس و … میباشد .
با توجه به سلیقه، ذوق و نیز هنرنمائی استادکاران و به منظور بازاریابی و جلب رضایت متقاضیان، ساختههای متنوع از چاقوها در ابعاد متفاوت تهیه و به بازار عرضه گردیده که بعضاً جنبهی نمایشی و موزهای نیز دارند. انواع چاقوهای زنجان عبارتند از: چاقوهای مخزنی، قلمتراش یک تیغه، دوتیغه، یک لبه و دو لبه، چاقوهای ضامندار، چاقوهای شکاری، چاقوهای صحرایی، چاقوهای آشپزخانه و … که هر یک به شکلهای گوناگون تولید میشوند.
افزار فلزی از صنایع دستی زنجان
ساخت افزار جنگ، شکار و… با استفاده از فولاد نرم و کربن که به وسیله چکش فرم گرفته شده باشند. مثل سپر، شمشیر، چاقو، قندشکن و … با دسته هایی از چوب، استخوان، شاخ حیوانات، عاج، ملیله و همچنین تزئین آنها، از جمله صنایع دستی این استان میباشد.
از آنجائیکه ایرانیان در بین جهانیان از جنگاوران بیباک و جهانگشایان چیرهدست شناخته شدهاند ناگزیر باید از ابزارهای جنگی خوبی برخوردار بوده باشند، چرا که در زبان پارسی نام ابزارهای جنگی بجای مانده که برخی از آنها را در پارس باستان یعنی در نوشتههای روزگار هخامنشیان و بیشتر آنها را در نامه دینی ایرانیان، اوستا، مییابیم و جالب اینکه نام بیشتر ابزار مزبور در زمان حاضر نیز بین نوشتهها، مشاهده میشود، کمان ابرو، کمند گیسو، تیرمژه دلدار، از جمله تشبیهات زیبا و دلنشین ادبیات فارسی میباشد .
درست کردن چاقو در زنجان
مشخصات مشترک چاقوهای زنجان عبارت است از: ظرافت، تناسب، هنرنمایی در فن آبکاری و قدرت برش آن. هر چاقو شامل قطعات تیغه، فنر (در چاقوی ضامن دار دو فنر وجود دارد به نام فنر بزرگ و فنر کوچک) , آستری (دو تکه است و همه قطعات چاقو روی آن سوار می شود)، روکش دسته، باربند (قسمتی برنجی که روی آستری است و لولای تیغه در آن قرار دارد).
انواع چاقوها عبارتند از: چاقوی ساده، ضامن دار، چاقوی میوه خوری، چاقوهای مرکب، کاردهای شکاری، کاردهای قمهای، کاردهای کمری، کاردهای آشپزی و قلم تراش. از نکات جالب توجه آن که در هنر چاقوسازی به علت احتیاج به نیروی بدنی، اکثر استادکاران جوان بوده و استادکاران قدیمی فقط به کار آموزش مشغول هستند.
گلیمبافی زنجان از سالیان دور، در میان مردم این مرز و بوم در روستاها به عنوان فعالیتی در کنار کشاورزی تداوم داشته است. با توجه به اقلیم سرد منطقه زنجان بشر ساکن در این منطقه همواره در فکر تهیه کفپوشگرم جهت استفاده در منازل و نیز به عنوان پرده بوده است، مواد اولیه موجود مردم منطقه را به سمت استفاده از بافته ای از پشم بز و گوسفند هدایت کرد.
در حال حاضر در بسیاری از مناطق استان زنجان بافت گلیم به عنوان یکی از شاخص ترین بافته های داری مطرح میباشد. گلیمبافی، فعالترین و زیباترین صنایعدستی استان زنجان، هنری بینظیر و منحصر به فرد است که پیشینهای طولانی دارد.
هنر گلیمبافی، تاریخچهای جدا از نساجی ندارد و به دلیل شباهت بافت پارچههای اولیه به بافت گلیم میتوان گفت در تولید گلیم از الیاف ضخیمتر استفاده میشود.
انواع گلیم با نقوش سنتی و هندسی خاص استان، انواع خورجین، جل اسب، نمکدان، قاشقدان و رختخواب پیچ با همان شیوه بافت گلیم انواع تولیداتی بوده است که در استان زنجان از رواج بسیار خوبی برخوردار بوده است.
این بافتههای داری، بر روی دارهای بسیار ساده چوبی عمودی در منازل روستائیان تولید میشده است که در حال حاضر اکثر دارهای چوبی تبدیل به دارهای مقاوم فلزی شده است. تولید انواع بافتههای کوچک به غیر از زیر انداز، رواج خود را در روستاها از دست داده است که به طور حتم حمایت، دستگیری و برنامه ریزی لازم را برای احیا و توسعه این نوع بافتههای سنتی را میطلبد.
از نقوش گلیمهای روستایی میتوان به نامهای “هشت توک” و “پقل” اشاره کرد. از طرحهای گلیم ماهنشان، نقوش سماوری، توسپاقا، صندوق، اشگل، تک گلوترکیبی همگون از نقوش حیوانی و گیاهی اشاره کرد. در منطقه سهرین هم نقشهای گلیم به صورتی اجرا میشود که در حقیقت نوعی موج در آن گلیها ایجاد میشود.
مناطق فعال گلیم بافی استان زنجان، شهرستان ماهنشان و روستاهای این شهرستان است که در حدود ۵۰ نفر صنعتگر فعال در این روستاها مشغول فعالیت هستند.
مواد اولیه
رنگرزی
در بافت گلیمها در گذشته از نخ رنگرزی شده با مواد رنگرزی طبیعی استفاده شدهاست که این سنت در بافت گلیمهای سنتی مرغوب و اصیل تا به امروز هم ادامه دارد. مواد رنگرزی عموماً از منابع گیاهی و معدنی تهیه میشود، هر چند ممکن است از منابع حیوانی نظیر قرمزدانه هم استفاده شود. معمولاً نخهای تار که عموماً از پشم حیوانات تهیه میشود را رنگرزی میکنند که در بافت گلیم با ترکیب این نخهای رنگرزی شده تنوع طرحها حاصل میگردد.
نخ تار
عموماً نخ تار از پنبه بدست میآید اما بافت گلیم بر تارهای جنس پشم نیز مشاهده است.
نخ پود
نخ پود معمولاً از پشم حیوانات اهلی که بدست میآید. ممکن است در گلیمهای ظریف تر که بیشتر برای تزئین استفاده میشده است از نخ کرک (بدست آمده از کرک حیوانات) هم استفاده بشود.
دستگاه هاي بافت گليم
به طور كلي دستگاه هاي بافت چهار نوع مي باشند:
الف- گليم ساده باف
دستگاه گليم ساده باف از يك كجو و چوب كمكي تشكيل شده و گليم به طور يكنواخت روي آن بافته ميشود. پشت و روي اين نوع گليم يكسان بوده و هر دو روي آن قابل استفاده است.
ب- گليم چرخي باف
دستگاه گليم چرخي باف داراي چهار كجو است. هر كجو به وسيلة كمان هايي جا به جا مي شود.در اين نوع بافت پود از لا به لاي تمام تارها رد ميشود . بافت به صورت يكساني پيش مي رود.در پشت گليم پودهاي اضافي روي هم قرار مي گيرند و به اين علت حاصل كار، گليمي محكم و ضخيم با پشت و روي متفاوت خواهد بود كه فقط يك روي آن قابل استفاده است.
ج- جاجيم باف
دستگاه بافت جاجيم داراي چهار كجو و چند كمان است. تفاوت اساسي بين جاجيم و ساير انواع گليم، رنگي بودن تارهاي آن است كه مثل پود در ظهور نقش ها مؤثرند. پشت و روي جاجيم همانند گليم ساده بافت يكسان است.
د- گليم سوزني ( سوماك )
دستگاه گليم سوزني داراي يك كجو است و به طور كلي از نظر ظاهر به دستگاه بافت گليم ساده شباهت دارد. در اين بافت پودهاي اضافي در پشت گليم به صورت آزاد باقي مي ماند. بافت اين نوع گليم در ميان عشاير بسيار معمول است . که اغلب براي تزئین مورد استفاده قرار مي گيرد.
تفاوت هنر زیبای گلیم بافی در میان مناطق محتلف ایران
گلیم های هر منطقه دارای خصوصیات ویژه ای از نظر طرح و رنگ است و با توجه به طرح و رنگ بندی های آن شناخته می شوند. تمام اشكال بافت در اكثر نقاطی كه گلیمبافی در آنها رایج است، اعمال میشود و تفاوت تولیدات مناطق مختلف از رویش ریسیدن نخ، استفاده از رنگهای بخصوص یا طرحهای ویژه رنگین «پود» از لابلای نخهای ساده تار است كه به اشكال مختلف امكانپذیر است. به طور مثال در نوعی از بافت كه ظاهراً آن هم از مردم چین اخذ شده از چهار پود و سه تار استفاده به عمل میآید كه دو تار نازك و تار سوم ضخیمتر بوده و هر جفت پود برحسب تقاضای طرح در پشت یا روی محصول قرار میگیرد. و به نحو سادهای با تار ضخیم درگیر شده و بافت اصلی را تشكیل میدهد.
نحوه شناخت گلیم مرغوب
گلیممرغوب باید در مقابل نور و شستشو رنگش ثابت باشد و در صورت نامرغوب بودن اگر رطوبت به آن برسد، رنگ عوض می کند.
برای شناخت گلیم مرغوب باید آن را پیچیده و فشار داد تا استحکام آن سنجیده شود و گلیم های دارای پود کم به آسانی کشیده و از هم باز میشود.
هر چه گلیم سبک تر باشد از مرغوبیت بیشتری برخوردار است زیرا در بافت آن از تار و پود ظریفتری استفاده شده است.
بافندگان روستایی معمولا در لبه های خارجی گلیم، حاشیه ای با موی بز به رنگ سیاه می بافند که این کار به استقامت گلیم کمک می کند.